نسخه مجلس تعزیه قانیا شاه فرنگ زمینه محمد حسن رجایی زفره ای (رجاء)

ساخت وبلاگ

گفت با کرب و بلا کعبه من از تو برترمتو بیابانیّ و من بیت خدای اکبرمکربلا در پاسخش گفتا اگر تو خانه ایمن همه خون خدا می جوشد از بام و درمکعبه گفتا مرد و زن بر گرد من آرد طوافمن مَطاف مسلمین از کِهتر و از مِهترمکربلا گفتا چه گویی هر شب آدینه منمیزبان انبیا از اوّلین تا آخرمکعبه گفتا انبیا بر گرد من گردیده اندتو کجا و من کجا تو دیگری من دیگرمکربلا گفتا که روح انبیا را کعبه ای استآن منم، زیرا مزار زاده ی پیغمبرمکعبه گفتا مرتضی در من به دنیا آمدهاین شرافت بس، که من خود زادگاه حیدرمکربلا گفتا علی بوده سه شب مهمان تومن حسینش را گرفتم تا قیامت در برمکعبه گفتا من صفا و مروه دارم در کناروصف اسماعیل باشد خاطرات هاجرمکربلا گفتا این منم در خیمه گاه و قتلگاهسعیِ هفتاد و دو ثارالله را یاد آورمکعبه گفتا چاه زمزم را کنار من ببینسالها و قرن ها جوشد زدامان کوثرمکربلا گفتا که زمزم را چه با خون حسینزمزم تو آب و من خون خدا را ساغرمکعبه گفتا بوده دَحوُ الارض در دامان منمن همانا بر تمامِ آفرینش محورمناگهان از حقّ ندا آمد، حرم خاموش باشتو کجا و کربلا هر چند هستی محترمهستی تو خلقت تو از طفیل کربلاستچند می گویی که من از کربلا بالاترمکربلا دارد به کلّ آفرینش افتخارکربلا گوید که من عرش خدا را زیورممن مزار پاک هفتاد و دو ثاراللّهیممن هم آغوش ابوالفضل و علیِّ اکبرممضجع العشّاق فرموده علی نام مراشاهدم این دامن سرخ شهادت پرورماشگ زهرا ریخته در دامن گلزار منعِطر جنّت می دمد از لاله های پرپرمذره ای از خاک من، درد خلایق را دواستخون ثارالله می جوشد زهر نخل ترماینکه می بوسند با هم انبیا و اولیادست عبّاس است کافتاده به خاک معبرمگر چه در قلبم فرات و دجله مس جوشد مدامآب آب تشنه گان افکنده بر جان آذرمدر بغل دارم فرات نسخه مجلس تعزیه قانیا شاه فرنگ زمینه محمد حسن رجایی زفره ای (رجاء)...
ما را در سایت نسخه مجلس تعزیه قانیا شاه فرنگ زمینه محمد حسن رجایی زفره ای (رجاء) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saeedkolivand بازدید : 47 تاريخ : سه شنبه 9 اسفند 1401 ساعت: 17:42